Perhaps My Destination Was Like This

بیند چو کسی موی تو گیرم سر راهش * تا ذوق تماشای تو دزدم ز نگاهش

Perhaps My Destination Was Like This

بیند چو کسی موی تو گیرم سر راهش * تا ذوق تماشای تو دزدم ز نگاهش

خلیفه

روزی بهلول بر هارون‌الرشید وارد شد

خلیفه گفت: مرا پندی بده!
بهلول پرسید: اگر در بیابانی بی‌آب، تشنه‌گی بر تو غلبه نماید چندان که مشرف به موت گردی، در مقابل جرعه‌ای آب که عطش تو را فرو نشاند چه می‌دهی؟
گفت : ... صد دینار طلا.پرسید: اگر صاحب آب به پول رضایت ندهد؟
گفت: نصف پادشاهی‌ام را.
بهلول گفت: حال اگر به حبس‌البول مبتلا گردی و رفع آن نتوانی، چه می‌دهی که آن را علاج کنند؟
گفت: نیم دیگر سلطنتم را.
بهلول گفت: پس ای خلیفه، این سلطنت که به آبی و بولی وابسته است، تو را مغرور نسازد که با خلق خدای به بدی رفتار کنی.

نظرات 4 + ارسال نظر
روووووووووووووووووووویا سه‌شنبه 7 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:08 http://www.roya133rf.blogsky.com

سلام ممنون که سر زدی زدی هم خوبه منم میدزدم اصلا غصه نخور به خدمتت میرسم صبر کن

رویا شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 http://www.roya133rf.blogsky.com

سلام سلامت رو بد جور رسوندم اونا هم دندون برات تیز کردن
شوخی کردم بازم بیا

رویا شنبه 11 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 http://www.roya133rf.blogsky.com

عیب نداره اصلا ناراحت نباش یه دفعه میبینی مثل مال من هنگکرد دو تا فحش هم روش البته اí مثل مال من بی تربیت باشه دوتا فحش هم میده
خوشحال شدم اومدی

فائزه یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 20:15 http://dokhtare-aftab.blogsky.com

جالب بود مرسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد