دارایی

سلام دوستان خوبم

امیدوارم حال همگیتون خوب باشه.

مطلب امروز داستانی هست که از دوستم سیلاس براتون اوردم. امیدوارم که خوشتون بیاد.

((عیسی در برابر صندوق بیت المال معبد به تماشای مردمی نشسته بود که پول در صندوق میانداختند. بسیاری از ثروتمندان مبالغ هنگفت میدادند. سپس بیوه زنی فقیر آمد و دو سکه ناچیز مسی که به


تقریب برابر یک ربع میشد، در صندوق انداخت. آنگاه عیسی شاگردان خود را فراخواند و به ایشان فرمود: آمین، به شما میگویم این بیوه زن فقیر بیش از همه آنها که در صندوق پول انداختند، هدیه داده است. زیرا آنان جملگی از فزونی دارائی خویش دادند. اما این زن در تنگدستی خود، هر آنچه داشت داد، یعنی تمام روزی خویش را.))

واقعاً خدا بهش برکت بده. امروزه شاهدیم که بسیاری از ثروتمندان کمکهای آنچنانی میکنن و مهمانیهای آنچنانی ترتیب میدن و غذا و پذیرایی و ...

امروزه خیلیها هستن که مثل اون پیرزن فقیر کمک میکنن و به چشم هم نمیآد. آخه ما آدمها همه چیز رو با چشممون میسنجیم. ای کاش اینطور نبود. ای کاش معیار سنجش ما آدمها قلب اونها بود. این جمله رو قبلاً هم استفاده کردم:

وینسنت پیل میگه: هنگامی که خدا انسان را اندازه میگیرد متر را دور قلبش میگذارد نه دور سرش

ای کاش من هم قادر بودم مثل اون بیوه زن از همه دارائیم بگذرم و اون رو هدیه بدم. ای کاش اگه این کار رو می کردم به خاطر معروف شدنم نبود، از ته دلم این کار رو می کردم.

ای کاش ما آدمها اینطور نبودیم.

دعا می کنم دل هممون به وسعت دریا بشه

سر بزنید خوشحال می شم

http://living-with-god.blogfa.com/

سیلاس